شب یلدا طولانی ترین شب سال است اما انگار قصه مشکلات اورژانس های بیمارستانی و اصلاح آن هم مثل این شب سردراز دارد.
شب یلدا طولانی ترین شب سال است اما انگار قصه مشکلات اورژانس های بیمارستانی و اصلاح آن هم مثل این شب سردراز دارد.
دیگر گوشمان پُر است از بس گفتند و نوشتند از وضعیت اورژانس و قولهایی که: درست میشود.
یلدای امسال به اورژانس بیمارستان امام خمینی(ره) رفتیم تا ببینیم بیماران و همراهانشان چگونه این بلندترین شب سال را به صبح میرسانند و برای بیمار و همراه او که هر لحظهاش، درد و انتظار درمانش سخت است این بلندترین شب چگونه میگذرد.
شب آمدهام MRI بدهم تا دو هفته در نوبت نباشم
یک ساعت و نیم از نیمهشب گذشته، مردی در سالن انتظار اورژانس در حال چُرت زدن است، در کنارش مینشینم و از او دلیل حضورش را جویا میشوم. تکانی به خودش میدهد و میگوید: دکترم گفته اگر بخواهی برای انجام "ام آر ای" روز بیایی باید دو هفته در نوبت باشی اما اگر شب مراجعه کنی نیاز به نوبت نیست و به صورت اورژانسی کارت انجام میشود. من نیز از ساعت 12 آمدهام اینجا و "ام آر ای" را انجام دادهام و شب میمانم تا صبح جواب آن را بگیرم چرا که راهم دور است، از رباط کریم آمدهام.
وی که خود را 31 ساله معرفی میکند، ادامه میدهد: بیکارم و بیمه بیکاری به من تعلق نمیگیرد چرا که خودم از محل کارم بیرون آمدهام؛ مبلغ 33 هزار تومان هزینه انجام ام آر ای پرداخت کردهام که مبلغش با توجه به شرایطم زیاد است.
اورژانس 3 بیمارستان، کودکم را قبول نکردند
با خانوادهای که با اضطراب وارد میشوند و پای کودکشان به علت شیطنت با شیشه بریده و برای درمان از اسلامشهر به اینجا آمدهاند، همکلام میشوم، میگویند: 3 بیمارستان امام رضا(ع) اسلامشهر، 15 خرداد کریمخان و بیمارستان فاطمهزهرا(س) یوسف آباد کودک زخمی ما را نپذیرفتند و گفتند که ما متخصص نداریم! و تنها با زدن یک آمپول و پانسمان ما را به بیمارستان دیگری ارجاع دادهاند؛ در انتها هم گفتند بیاییم به انتهای بلوار کشاورز، ما نمیشناختیم و کلی اسیر شدیم.
پدر این خانواده با آرامشی خاص، درباره توجیه اورژانس بیمارستانهایی که کودک مصدومشان را نپذیرفتند اظهار میکند: آنها گفتند "چون احتمال دارد که تاندون بر اثر جراحت پاره شده باشد کار ما نیست و باید او را به جای دیگری ببرید".
وقتی از او میپرسم در حال حاضر وضعیت مصدوم شما چطور است، میگوید: نزدیک به نیم ساعت است که اینجاییم اما هنوز پزشک متخصص برای معاینه نیامده و ماندهایم ببینیم چه میگویند.
عکس مجدد رادیولوژی با گرو گذاشتن گواهینامه
خانم جوانی با تلفن همراهش صحبت میکند و به سمت حسابداری در حال حرکت است؛ او فریاد میزند و بسیار ناراحت است؛ گله او از این جهت است که عکس رادیولوژی قبلی که از بیمارش گرفتهاند برای تشخیص مناسب نیست و باید عکس دیگری بگیرند اما پول کافی برای عکس دوم ندارد و با اصرار گواهینامه خود را گرو گذاشته تا رادیولوژی عکس مجدد بگیرد.
گرفتن نمونه خون در راهرو انتظار
آقایی با روپوش سفید از زیر زمین بالا آمد؛ از چهرهاش معلوم بود خیلی سرحال نیست و احتمالاً تازه از خواب بیدار شده است؛ با چشمانم دنبالش کردم، به خانم بیماری که روبهروی اطلاعات و بیرون از اورژانس در سالن انتظار نشسته بود، نزدیک شد و شروع به گرفتن نمونه خون از بیمار کرد.
دلیل گرفتن خون در سالن انتظار را از همراهان آن زن پرسیدم که مرد همراهش گفت: باید از اورژانس برای گرفتن نمونه میآمدند که نیامدند و من با خواهش و تمنا از این آقا درخواست کردم از آزمایشگاه برای گرفتن نمونه خون بیاید.
وقتی از مرد سپید پوش که حالا فهمیده بودم از آزمایشگاه برای نمونه گیری آمده، پرسیدم به نظر شما گرفتن نمونه خون در راهرو صحیح است، پاسخ داد: چند بار زنگ زدیم از اورژانس نیامدند، مجبور شدیم خودمان بیاییم و گرنه مجبور بودند برای نمونه گیری بیمار را به میدان ولیعصر ببرند؛ آزمایشگاه شبها نمونهگیری ندارد و باید اورژانس این کار را انجام دهد که نمیدهد.
صحت ندارد، روپوش سفید نداریم
وقتی برای دریافت پاسخ این سوال که آیا گرفتن نمونه خون در راهروی انتظار اورژانس بیمارستان کار صحیحی است یا خیر، به مسئول کشیک اورژانس بیمارستان امام خمینی(ره) مراجعه کردم، مسئولی که خود را معرفی نکرد، گفت: "این موضوع صحت ندارد" و کلاً موضوع را تکذیب کرد.
او مرا مشایعت کرد تا به سالن انتظار اورژانس رسیدم؛ زمانی که چند نفر از مراجعان که شاهد نمونه گیری در آنجا بودند، وقوع این ماجرا را تأیید کردند، فرد مسئول بیان داشت: "احتمالاً فرد نمونهگیر که از آزمایشگاه پایین به اورژانس آمده، از اقوام بیمار است و گرنه ما اینجا اصلاً چنین مواردی نداریم! ما اینجا اصلاً فردی با روپوش سفید نداریم!".
تکاپوی مسئول کشیک در تکذیب این موضوع علیرغم اظهارات افرادی که شاهد ماجرا بودند نکتهای جالب و تأمل برانگیز بود.
شب خوابی بر روی صندلیهای اورژانس بیمارستان
در سالن انتظار اورژانس و زیرزمین بیمارستان امام خمینی(ره)، افرادی روی صندلیهای انتظار اورژانس خواب بودند همچنین برخی از این افراد که تعدادشان نیز کم نبود پتو داشتند کهنشاندهنده برنامهریزی قبلی برای استقرار در بیمارستان و ماندن شب هنگام در این محیط بود.
حال، سؤال بیپاسخ آن است که اگر افرادی نیاز است شبهنگام در بیمارستان بمانند، آیا بهتر نیست که ساماندهی شوند و با این صورت نامناسب در هوای سرد بر روی صندلی بیمارستان نخوابند.
وقتی برای تماشاگران فوتبال دو تیم پرطرفدار که اجباری برای شب خوابی در پشت درهای بسته استادیوم فوتبال تهران ندارند، امکانات مهیا میشود اما برای همراهان بیمار یا اشخاص که به نوعی مجبورند شب را در بیمارستان بمانند هیچ تدارکی دیده نمیشود.
نظر شما